در همین راستا (+) و در ادامه راستای بعدی (++) تصمیم گرفتم که اشعار نغزی رو واستون آماده کنم و با هم مشاعرهای داشته باشیم. از همهی دوستان هم دعوت میشود که در تکمیل این سری از اشعار من رو یاری کنند. شعر مشهوری است از حافظ که در بیت اول شاعر میفرماید:
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی .......... تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
و در ادامه ابیاتی در همین سبک و وزن به ذهن این حقیر خطور کرد که در اصل همان مصراع اول مد نظر است و مصراع دوم را میتوان بدون کاستن از اصل مطلب حذف نمود:
ای بیپدر بکوش که صاحب پدر شوی
ای بیپسر بكوش كه صاحب پسر شوی ......... تا همدم زنی نشوی، كی پدر شوی؟
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی (ادامه شعر حافظ)
ای بیادب بکوش که صاحب ادب شوی
ای بیشعور بکوش که صاحب خرد شوی
ای بیالاغ بکوش که صاحب یه خر شوی
ای بیهمهچیز بکوش تا صاحب یه چیز شوی
ای بیسواد بکوش که با مدرکت دکتر شوی
ای بیطرف بکوش که صاحب طرف شوی ........ کاری مکن که تیر غضب را هدف شوی
ای بیوفا بکوش که صاحب زانتیا شوی
ای بیصنم بکوش که صاحب یه اسب شوی
ای بیرمق بکوش که صاحب یه پـُک شوی
ای بیجَنــَم بکوش که روزی مگس شوی
ای بینمک بکوش که گولهی نمک شوی
ای بیخاصیت بکوش که ناگه عسل شوی
ای بیثمر بکوش که روزی 2در شوی
ای بیهنر بکوش که صاحب مال و منال شوی
ای بیصفا بکوش که صاحب چمن شوی
ای بیسبب بکوش که صاحب مـَلــَک شوی
ای بینظر بکوش که صاحب منصب شوی
ای بیهدف بکوش که صاحب مقام شوی
ای بیکفن بکوش که صاحب فلک شوی
ای بیخدا بکوش که روزی خود ِخدا شوی
ای بیحیا بکوش که روزی لخت شوی
ای بیپدرومادر نکوش که صاحبش نمیشوی
پ.ن. در تکمیل و بهبود این اشعار مرا یاری کنید.
پ.پ.ن. مطالب قرآنی در پست بعدی، انشاء...
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی .......... تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
و در ادامه ابیاتی در همین سبک و وزن به ذهن این حقیر خطور کرد که در اصل همان مصراع اول مد نظر است و مصراع دوم را میتوان بدون کاستن از اصل مطلب حذف نمود:
ای بیپدر بکوش که صاحب پدر شوی
ای بیپسر بكوش كه صاحب پسر شوی ......... تا همدم زنی نشوی، كی پدر شوی؟
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی (ادامه شعر حافظ)
ای بیادب بکوش که صاحب ادب شوی
ای بیشعور بکوش که صاحب خرد شوی
ای بیالاغ بکوش که صاحب یه خر شوی
ای بیهمهچیز بکوش تا صاحب یه چیز شوی
ای بیسواد بکوش که با مدرکت دکتر شوی
ای بیطرف بکوش که صاحب طرف شوی ........ کاری مکن که تیر غضب را هدف شوی
ای بیوفا بکوش که صاحب زانتیا شوی
ای بیصنم بکوش که صاحب یه اسب شوی
ای بیرمق بکوش که صاحب یه پـُک شوی
ای بیجَنــَم بکوش که روزی مگس شوی
ای بینمک بکوش که گولهی نمک شوی
ای بیخاصیت بکوش که ناگه عسل شوی
ای بیثمر بکوش که روزی 2در شوی
ای بیهنر بکوش که صاحب مال و منال شوی
ای بیصفا بکوش که صاحب چمن شوی
ای بیسبب بکوش که صاحب مـَلــَک شوی
ای بینظر بکوش که صاحب منصب شوی
ای بیهدف بکوش که صاحب مقام شوی
ای بیکفن بکوش که صاحب فلک شوی
ای بیخدا بکوش که روزی خود ِخدا شوی
ای بیحیا بکوش که روزی لخت شوی
ای بیپدرومادر نکوش که صاحبش نمیشوی
پ.ن. در تکمیل و بهبود این اشعار مرا یاری کنید.
پ.پ.ن. مطالب قرآنی در پست بعدی، انشاء...
يک نظر:
ای بی نسب مکوش رئیس وطن شوی
ارسال یک نظر